شماره 200 ماهنامه " گزارش" هم منتشر شد و اين نشريه هفده ساله در تحريريه‌اي آرام و پرسكوت ابراز محبت و علاقه برخي نويسندگان و سردبيرانش را كه ديگر در اين نشريه حضور ندارند به جشن نشست. مجله گزارش يكي از نشريات پابرجا از دوره رونق مطبوعات كشور و قبل از آن است كه از سال 1369 كار خود را آغاز كرد. اين مجله از جنس نشريات دهه هفتاد مثل پيام امروز و ايران فردا بود. گزارش‌هاي سياسي و اجتماعي پروفايل، مقالات تحليلي و انتقادي، نگاه دقيق به سياست خارجي در اين نشريه جاي خوبي باز كرده بودند.

مجله گزارش بخشي داشت با عنوان " در خبرها نيامده بود ..." كه حداقل 4 صفحه را در ابتداي هر شماره بعد از يادداشت سردبير به طرح اخبار پشت پرده سياسي، اقتصادي، فرهنگي و خارجي مي‌پرداخت كه مطبوعات معمولا قادر به نشر آنها نبودند. ضمنا تصوير روي جلد و طراحي جذاب گزارش در جلد خود باعث شهرت آن نشريه بود تا جايي كه البته سرانجام يكي از اين تصاوير موجب توقيف چندماهه و بازداشت مدير نشريه شد. جلد اول گزارش معمولا از طراحي و كار گرافيكي در زمينه تصاوير سياسي و سوژه‌هاي خطرناك ! بهره مي‌گرفت.

                                                                                             

من در سال‌هاي 81-83 مدتي با اين ماهنامه همكاري داشتم و مقاله مي‌نوشتم. البته آشنايي و دوستي‌ام با آقاي ابولقاسم گلباف، مدير مسئول گزارش ادامه يافت. ايشان يكي از روزنامه‌نگاران موفق و استخوان خردكرده است كه با تلويزيون قديم و خبرگزاري‌ها كار كرده و امروز مثل خيلي از قديمي‌هاي مطبوعات ديگر تمايل چنداني به حضو پرسر وصدا در عرصه رسانه‌اي ندارد. به اعتقاد من توقيف آخر گزارش و تهديداتي كه يكي از مسئولان{...} صراحتا به آقاي مدير روا داشته بود باعث افت شديد رويكرد گزارش نويسي و انتخاب سوژه‌ها در مجله شد. يادم هست آقاي گلباف بعد آزادي از بازداشت حدود 20 كيلو وزن كم كرده بود. به هر حال ماهنامه گزارش هم يك واقعيت رسانه اي بود كه البته طبق گفته آقاي گلباف، تنها نشريه اي بود كه با اشتراك پذيري و فروش خوب در خارج از كشور همراه بود. مهم‌ترين مشكلات اين ماهنامه به نظرم اينك نداشتن يك تحريره جوان، پويا و ثابت، بي‌بهرگي از امكانات آنلاين اينترنتي و بي‌علاقگي براي حضور در جريان روز خبري است.

بد نيست اينجا يادي هم از آقاي محمد حيدرعلي (حيدري) سردبير اسبق نشريه كنم كه انصافا يكي از روزنامه‌نگاران جسور و قديمي كشور بود و جسارتش بارها كار دستش داد تا سرانجام سردبيري گزارش را ببخشد و به كنج عزلت برود. مردي سال‌ديده با موهاي جوگندمي و عينك درشت، سيگار چاق و روحيه‌اي حساس و كمي خشك.

به خاطر دارم پيش از احضارش به اتفاق برخي نويسندگان به اداره اماكن و دادگاه، روزي {كه اگر نوارش را پيدا كنم منتشرش خواهم كرد} درباره پيش‌بيني‌هاي مطبوعاتي در دوره پيش از انقلاب و حوادث آن روزها و اين كه از سوي رژيم پهلوي ممنوع القلم شده بود سخن مي‌گفت. او كه ديگر علاقه‌اي به روزنامه‌نگاري در فضاي فعلي ندارد با سابقه‌اي 40-50 ساله تعريف مي‌كرد كه چطور مقاله‌اي اجتماعي درباره خيابان ژاله و خراسان و...نوشت؛ بدون آن كه بنا به دستور ساواك، اسمي از سياست و انقلاب و رژيم بياورد و توانست موجب حساسيت ملي مذهبي مردم شود و حوادثي بيافريند!

حيدرعلي هم عضو موسس سنديكاي سابق نويسندگان و روزنامه نگاران بود و زحمات زيادي براي روزنامه‌نگاران كشيد اما وقتي درباره ماجراي گزارش يا مقاله پيش‌بيني آشوب‌ها و درگيري‌هاي اسلامشهر و حواشي تهران در دهه گذشته حرف مي‌زد، آه از دلش برمي‌خواست و به سيگارش بيشتر و شديدتر پك مي‌زد. مي‌گفت كه بعد از درگيري‌هاي اسلامشهر به آقاي {...} زنگ زدم و گفتم حاج آقا ! يادتان باشد كه ما در مجله پيش‌بيني كرديم  و تذكر داديم كه مردم فقير اسلامشهر با بحران مواجه‌اند اما شما با تهديد پاسخ ما را داديد كه ديگر ننويسيد؛ حالا بياييد جواب بدبختي اين جوانان و خانواده‌ها را بدهيد... البته حاج آقا بعدا از ايشان حلاليت طلبيده بود! شماره 200 اين نشريه كه متعلق به شهريور است خيلي از اين خاطرات را از زبان آن آدمها بازگو كرده است. همكاري با ماهنامه گزارش تجربه خوبي بود كه اگر امكاني فراهم شود باز ادامه خواهم داد. 

مرتبط: * ماهنامه گزارش ، نشریه مستقلی است که از آبان ماه 1369 پا به عرصه مطبوعات گذاشت و فعالیت خود را با هدف اطلاع رسانی حرفه ای و ارایه تحلیل های بی طرفانه و مبتنی بر منافع ملی آغاز کرد . این ماهنامه اگرچه در تمامی دوران حرفه ای خویش همواره تلاش کرده تا با ملحوظ داشتن خطوط قرمز قانونی و حساسیت های اجتماعی ، وظیفه مطبوعاتی خویش را بر اساس پاسداری از منافع مردم انجام دهد اما چندبار تیغ نامهربانی برخی قدرتمندان پیکرش را مجروح ساخته و خلل‌هایی هرچند اندک را بر وی وارد ساخته است.

از جمله در سال 1374 كه مدير مسوول اين نشريه مهندس ابوالقاسم گلباف در دادگاه محاكمه و به زندان محكوم شد. افزون بر اين در سال 1377 همزمان با بهبود فضاي مطبوعاتي، مؤسسه گزارش اقدام به درخواست مجوز براي انتشار روزنامه نمود كه نتيجه آن انتشار روزنامه ايران‌ويج بود كه بعداً به روزنامه بامداد نو تغييرنام داد. اما حيات اين روزنامه چندان نپاييد و با توقيف فله‌اي مطبوعات در سال 1379 اين روزنامه نيز به عنوان پايگاه دشمن به محاق توقيف رفت و پس از گذشت چند سال از توقيف موقت، دادگاه مطبوعات در خرداد 81 روزنامه بامداد نو را نيز لغو امتياز نمود.

در مؤسسه مطبوعاتي گزارش كه ماهنامه گزارش اصلي‌ترين نشريه آن را تشكيل مي‌دهد، نشريات ديگري مانند ماهنامه دام، كشت و صنعت در زمينه مسايل كاربردي كشاورزي نيز منتشر مي‌شود. همچنين انتشار ويژه‌نامه‌هاي تخصصي مانند ويژه‌نامه‌هاي صنعت ساختمان، خودرو، كتاب سال كشاورزي، كتاب سال و بانك اطلاعات پزشكي به اين مؤسسه ياري داده است تا در عرصه حمايت از صنعت كشور نيز در خط مقدم قرار گيرد.